سفینۀ وحی

سفینۀ وحی

مهجوریت قرآن تنها از آن وجه نیست که در طاقچه ها محبوس مانده است...بلکه وجه بسیار دردناک تر مهجوریت قرآن در آنجاست که اکثر کسانی که به آیات قرآن استناد می کنند،رای اثبات پیشداوریهای خویش است که به سراغ آن می روند... سید مرتضی آوینی
سفینۀ وحی

سفینۀ وحی

مهجوریت قرآن تنها از آن وجه نیست که در طاقچه ها محبوس مانده است...بلکه وجه بسیار دردناک تر مهجوریت قرآن در آنجاست که اکثر کسانی که به آیات قرآن استناد می کنند،رای اثبات پیشداوریهای خویش است که به سراغ آن می روند... سید مرتضی آوینی

ذکر یونسیه(لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین)

هنگامی که یونس علیه السلام از هدایت قومش نا امید شد و آنها را رها کرد و در دریا سوار کشتی شد، خدای متعال وی را امتحان نمود؛ دریا طوفانی شد و کشتی بانان تصمیم گرفتند برای نجات جان سرنشینان قرعه کشی کنند تا یکی از افراد سوار بر کشتی را به دریا بیاندازند تا کشتی سبک تر شود، آنها سه بار قرعه کشی کردند و هر سه بار نام یونس علیه السلام درآمد، بناچار تصمیم گرفتند یونس علیه السلام را به دریا بیاندازند، یونس را به دریا انداختند اما به امر الله متعال یک نهنگ بزرگ یونس را بلعید و او را در شکم خود جایی داد، آنگاه یونس در شکم آن نهنگ توبه کرد و دعای زیر را خواند:

«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء ۸۷).  

خدای متعال نیز توبه اش را پذیرفت و به نهنگ دستور داد که یونس را به سلامت به ساحل ببرد.

در آیه ۸۷ انبیاء آمده: «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ».

یعنی: «و ذوالنون‌ را یاد کن‌» یعنی: صاحب‌ ماهی‌ را زیرا «نون‌» به‌ معنی‌ ماهی‌ است‌. او یونس‌بن‌ متی‌ علیه السلام است‌ که‌ به‌سوی‌ مردم‌ نینوی‌ از سرزمین‌ موصل‌ فرستاده‌ شده‌ بود «آن‌گاه‌ که‌ خشمگینانه‌ رفت‌» یعنی: او به‌خاطر پروردگار خویش‌ در اعتراض‌ به‌این‌که‌ چرا قومش‌ به‌ او ایمان‌ نمی‌آورند، خشمگینانه‌ از میانشان‌ بیرون‌ رفت‌، درحالی‌که‌ او باید شکیبایی‌ می‌کرد و منتظر اذن‌ پروردگار باقی‌ می‌ماند «و پنداشت ‌که‌ ما هرگز بر وی‌ تنگ‌ نگیریم‌» با بازداشتن‌ وی‌ از راهش‌ و مانع ‌شدن‌ وی‌ از اجرای‌خواسته‌اش‌. یا پنداشت‌ که‌ هرگز بر وی‌ تنگ‌ نمی‌گیریم‌؛ با فروبردن‌ وی‌ در شکم ‌ماهی‌.

ابن‌کثیر می‌گوید: «هنگامی‌ که‌ ذوالنون‌ می‌خواست‌ از میان‌ قومش‌ بیرون‌ رود، به‌ قومش‌ هشدار داد که‌ به‌ دلیل‌ اصرارشان‌ بر عناد پس‌ از سه‌ روز بر آنان‌ عذاب ‌نازل‌ می‌شود. قومش‌ تهدید وی‌ را جدی‌ گرفتند زیرا دانستند که‌ پیامبر دروغ ‌نمی‌گوید آن‌گاه‌ سر به‌ صحرا برداشته‌ با کودکان‌ و چهارپایان‌ و همه‌ کوچک‌ وبزرگ‌ خویش‌ از شهر بیرون‌ رفتند و میان‌ مادران‌ و کودکان‌ جدایی‌ افگنده‌ شور و ولوله‌ و زاری‌ به‌ آسمان‌ برداشتند و سخت‌ تضرع‌ نمودند پس‌ خدای‌ عزوجل‌ بر آنها رحم‌ کرد و عذاب‌ را از آنان‌ برطرف‌ کرد. اما از آن‌ سوی‌ دیگر، یونس‌ علیه السلام رفت‌ و با گروهی‌ در کشتی‌ای‌ سوار شد، کشتی‌ در میان‌ راه‌ به‌ تلاطم‌ امواج‌ گرفتار آمد و کشتی‌نشینان‌ از آن‌ ترسیدند که‌ همه‌ غرق‌ شوند لذا برای‌ سبک ‌کردن‌ بارکشتی‌ تصمیم‌ گرفتند تا یک‌ تن‌ از میان‌ خود را به‌ دریا افگنند، قرعه‌ انداختند، قرعه‌ به‌نام‌ یونس‌ علیه السلام برآمد اما او را نیفگندند، بار دیگر قرعه‌ انداختند، باز هم‌ به‌نام‌ یونس‌ علیه السلام برآمد اما این‌بار نیز از انداختن‌ او به‌ دریا ابا کردند، بار سوم‌ قرعه ‌انداختند، باز هم‌ به‌ نام‌ یونس‌ علیه السلام برآمد، در این‌ هنگام‌ یونس‌ علیه السلام خود برخاست‌ وجامه‌ از تن‌ بیرون‌ کرده‌ خود را به‌ دریا افگند آن‌گاه‌ خدای‌ عزوجل‌ ماهی ‌عظیم‌الجثه‌ای‌ را فرستاد تا او را فرو بلعد..».

اینک‌ ادامه‌ ماجرا: «پس‌ در دل‌ تاریکی‌ها» تاریکی‌ شب‌، تاریکی‌ دریا و تاریکی‌ شکم‌ ماهی‌ «ندا در داد» با این‌ سخنش: «که‌» بارالها! «معبودی‌ جز تو نیست‌، منزهی‌ تو، به‌ راستی‌ که‌ من‌ از ستمکاران‌ بودم‌» در بیرون‌ رفتن‌ از میان‌ امتم ‌بدون‌ اجازه‌ یا فرمان‌ تو. این‌ اعترافی‌ است‌ از یونس‌ علیه السلام بر قصورش‌ و توبه‌ای‌ است ‌از لغزشش‌.

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده که فرمودند: « دَعْوَهُ ذِی النُّونِ إِذْ دَعَا وَهُوَ فِی بَطْنِ الْحُوتِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ فَإِنَّهُ لَمْ یَدْعُ بِهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ فِی شَیْءٍ قَطُّ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ» ترمذی (۳۴۲۷).

یعنی: «دعای ذو النون (یونس) که در شکم ماهی خواند « لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ» که هیچ‌ شخص‌ گرفتاری‌ نیست‌ که‌ به‌ این‌دعا، دعا کند مگر این‌که‌ برای‌ او اجابت ‌می‌شود».

و در حدیث دیگری آمده: «ألا أخبرکم بشیء ، إذا نزل برجل منکم کرب أو بلاء من بلایا الدنیا دعا به یفرج عنه ؟ فقیل له : بلى ، فقال : دعاء ذی النون : لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین»” السلسله الصحیحه” (۱۷۴۴).

یعنی: آیا به شما خبر دهم؛ هرگاه بر کسی گرفتاری و مشقت و بلایی از بلایای دنیا وارد شد دعایی بخواند تا از آن خلاص شود؟ یکی به ایشان گفت: آری، فرمود: دعای ذو النون را بخوانید: «لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین».

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد