سفینۀ وحی

مهجوریت قرآن تنها از آن وجه نیست که در طاقچه ها محبوس مانده است...بلکه وجه بسیار دردناک تر مهجوریت قرآن در آنجاست که اکثر کسانی که به آیات قرآن استناد می کنند،رای اثبات پیشداوریهای خویش است که به سراغ آن می روند... سید مرتضی آوینی

سفینۀ وحی

مهجوریت قرآن تنها از آن وجه نیست که در طاقچه ها محبوس مانده است...بلکه وجه بسیار دردناک تر مهجوریت قرآن در آنجاست که اکثر کسانی که به آیات قرآن استناد می کنند،رای اثبات پیشداوریهای خویش است که به سراغ آن می روند... سید مرتضی آوینی

تفسیر آیۀ چهل و هشتم سورۀ قلم

............حضرت یونس (ع) این مراعات را نفرمود مجرد اینکه قوم او ایمان نیا وردند در حق آنها نفرین کرد و از خدا تقاضای نزول عذاب بر آ نها کرد و خداوند هم د عاء او را مستجاب کرد و عذاب ر ا نازل فرمود لکن آ نها ر ا معذب نکرد چون قابلیت از آنها سلب نشده بود و چون خدا وعده نزول عذاب داده بود یونس تعجیل کرد در خروج از بین آنها تا آ نکه گرفتار ماهی شد متوجه شده و ذکر یونسیه را در شکم ماهی گفت و نجات پیدا کرد خداوند تبارک و تعالی به پیغمبرش می فرماید: «و ا صبر لحکم ربک» شما واجب است صبر کنی بر اذیت های کفار و مشرکین و در حق آنها نفرین نکنی و از میان آنها خا رج نشوی تا موقعی که دستور الهی برسد................  

پس صبر کن از برای حکم پروردگارخود و نبوده باش مثل صاحب ماهی ز مانی که خواند و او غضبناک بود یا ملامتزده. صا حب حوت حضرت یونس است و شرح حال او را خداوند در چند مورد بیان فرمود یکی در آیه شر یفه: «و ذ ا ا لنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقد ر علیه فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظا لمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤ منین (انبیاء آ یه87 و 88)» دیگر در آ یه شر یفه: «و ان یو نس لمن المر سلین اذا بق الی الفلک المشحون فسا هم و کان من المد حضین فالتقمه الحوت و هو ملیم فلو لا ا نه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون فنبذ ناه با لعراء و هو سقیم و انبتنا علیه شجره من یقطین و ارسلناه الی مائت الف او یزید ون ف آمنوا فمتعنا هم الی حین و الصافات (آ یه139 الی148)» و شرح این آیات شریفه را در محل خود در مجلد نهم و یازدهم مفصلا بیان کرده ایم احتیاج به بیان جدید ندارد فقط اقتصار بر تفسیر این آیه شر یفه می کنیم و این مبنی است بر تقدیم یک مقدمه که قبلا هم تذکر داده ایم و آن این است که: خداوند عالم نسبت به کفار و مشرکین بلا های مهلکه نازل نمی فرماید مگر اینکه اینها ایمان نمی آ ورند و لو بعد الحین یا در نسل آ نها مؤمن بوجود نمی آ ید, و اما موقعی که قابلیت ا یمان در آ نها هست یا در نسل آ نها مؤمن بوجود آید و لو در هفتاد پشت بلای مهلکه ناز ل نمی کند, و امیر المؤ منین در حروب چه در زمان حیات پیغمبر (ص) یا پس از رحلت آن حضرت در جنگ جمل و صفین و خوارج, و ابی عبد ا لله در عاشورا همین مراعات را میکردند چنانچه حضرت امیر بما لک اشتر فرمود ولی حضرت یونس (ع) این مراعات را نفرمود مجرد اینکه قوم او ایمان نیا وردند در حق آنها نفرین کرد و از خدا تقاضای نزول عذاب بر آ نها کرد و خداوند هم د عاء او را مستجاب کرد و عذاب ر ا نازل فرمود لکن آ نها ر ا معذب نکرد چون قابلیت از آنها سلب نشده بود و چون خدا وعده نزول عذاب داده بود یونس تعجیل کرد در خروج از بین آنها تا آ نکه گرفتار ماهی شد متوجه شده و ذکر یونسیه را در شکم ماهی گفت و نجات پیدا کرد خداوند تبارک و تعالی به پیغمبرش می فرماید: «و ا صبر لحکم ربک» شما واجب است صبر کنی بر اذیت های کفار و مشرکین و در حق آنها نفرین نکنی و از میان آنها خا رج نشوی تا موقعی که دستور الهی برسد بر هجرت و بیرون رفتن از مکه بطرف مدینه لذا پیغمبر نفرین نمی کرد بلکه دعا در حق آنها می کرد عرض می کرد: «اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمون» چون هنوز اینها از قابلیت نیفتاده بودند چنانچه در فتح مکه بسیاری ایمان آوردند و همچنین در نسل آنها بسیار مؤمن بوجود آمد بلکه در ظهور حضرت بقیت الله صفحه زمین از نسل آنها پر می شود از ایمان. «و لا تکن کصا حب ا لحوت» نبوده باش مثل یونس که نفرین کنی و تا دستو ر الهی بر خروج نیامده بیرون روی. «اذ نادی و هو مکظوم» اگر مراد از ندای یونس نفرین در حق قوم و طلب نزول عذاب باشد معنای مکظوم غضب کردن بر قوم ا ست یعنی غضب آ لوده شد, و اگر مراد ذکر در شکم ماهی بوده مراد از مکظوم ملوم است یعنی خود را ملامت کرد چنانچه گفت: «انی کنت من الظالمین» که قبل از امر الهی از میان قوم خارج شدم و مرا د از ظالمین ظلم بنفس است نه ظلم بقوم که نفرین کردم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد